- سوره القمر
اگر بیند سوره قمر می خواند، دلیل که بر دشمن ظفر یابد. محمد بن سیرین
در این جهان نعمت و مال یابد.
کارهای دشوار بر او آسان گردد.
در این جهان نعمت و مال یابد.
کارهای دشوار بر او آسان گردد.
معنی سوره القمر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اگر بیند سوره قدر می خواند، دلیل که از دنیا بیرون نرود تا ثواب شب قدر را درنیابد. محمد بن سیرین
جاه و قدرش عالی شود.
عمرش دراز شود و مرادها بیابد.
جاه و قدرش عالی شود.
عمرش دراز شود و مرادها بیابد.
اگر بیند سوره زمر می خواند، دلیل که حق تعالی گناهش را عفو فرماید. محمد بن سیرین
کارش بلند و دینش قوی گردد.
خاتمت کارش به سعادت بود.
کارش بلند و دینش قوی گردد.
خاتمت کارش به سعادت بود.
اگر بیند که سوره نمل می خواند، دلیل که بزرگی یابد. محمد بن سیرین
مال فراوان حاصل کند.
دولتش مساعد شود.
مال فراوان حاصل کند.
دولتش مساعد شود.
اگر بیند سوره قیامت می خواند، دلیل که در وقت، شهادت آورد و با توبه از دنیا برود. محمد بن سیرین
از سوگند خوردن توبه کند.
از عذاب خدا ترسان بود.
از سوگند خوردن توبه کند.
از عذاب خدا ترسان بود.
اگر بیند که سوره نون و القلم می خواند، دلیل کند که خیرات و صدقات را دوست دارد. محمد بن سیرین
خدای تعالی او را علم فصاحت روزی کند.
با همه کس خیرات و احسان کند.
خدای تعالی او را علم فصاحت روزی کند.
با همه کس خیرات و احسان کند.
اگر کسی بیند که سوره قصص می خواند، دلیل که مال و نعمت یابد و به ذکر حق تعالی مشغول شود. محمد بن سیرین
مال بسیار حاصل کند.
پیوسته در راه دین و صلاح کوشد.
مال بسیار حاصل کند.
پیوسته در راه دین و صلاح کوشد.
اگر بیند سوره فجر می خواند، دلیل که به کارهای خیر مشغول شود. محمد بن سیرین
هیبت او کمتر شود.
حج اسلام کند.
هیبت او کمتر شود.
حج اسلام کند.
اگر دید سوره طور می خواند، خدای تعالی او را بر دشمن ظفر دهد و ایشان را قهر نماید. محمد بن سیرین
درمکه مجاور شود.
حق را یاری دهد و باطل را قهر نماید.
درمکه مجاور شود.
حق را یاری دهد و باطل را قهر نماید.
اگر بیند سوره حشر می خواند، دلیل است حشر با مخلصان و رستگاران یابد. محمد بن سیرین
بر دشمنان ظفر یابد.
محبت او با اهل صلاح و علمای دین بود.
بر دشمنان ظفر یابد.
محبت او با اهل صلاح و علمای دین بود.
اگر کسی بیند سوره حجر می خواند، نزد حق تعالی پسندیده بود. محمد بن سیرین
جاهش پیش خلق بیفزاید.
هر امیدی که دارد بیابد.
جاهش پیش خلق بیفزاید.
هر امیدی که دارد بیابد.